.........کوچولوی عزیز

عزیزم برای پدر نمونه ات مینویسم

    همچون سایه ای که در رویش مداوم نور رنگ میبازد حرفهایت مرادردامن خودفرومیکشند و توان این را پیدا میکنم که برای  ارزوهایمان بجنگم . من هربار درسینه چشم اندازی تازه در تلالو احساسهای بلند قلب  باشکوهت میمیرم وجان میگیرم. مدام دررنج وشوقی بی امان حالتی دارم که درخیال نمی گنجد......     خیالی شیرین ، زندگی در قصر شکلاتی که با توت فرنگی تزیین  شده اند. کودکمان پنجره اش را با دست کوچکش می   رباید............      و دوراندازی  که مرد فرشته وا...
9 بهمن 1390

چشاتو وا کن عزیزم، دنیای ما هم پر از قشنگیه

صدای سکوت ِ لحظه ها ، برای من ،شنیدن نـداره ديگه مادرتون ، حس ِ پريدن نداره   دستاي نجيب ِ مون، خيلي وقته خاليه    از تو گلدون ، گلاي کاغذی چیدن نداره     قلباي کوچیکتون بالاخره  باید حس تپيدن بگیره  توي آسمون قشنگیها قدرت پرواز بگیره تا یک کمی مامان جون بگیره     ...
9 بهمن 1390

پدرت اینگونه فرزندم برای مادرت و فرزند دلبندش نوشت :

با بودن تو حال من اصلا خراب نیست می خواهمت و بهتر از این انتخاب نیست   احساس می کنم که خدا قول داده است دیگر در این جهان خبری از عذاب نیست   دیگر میان خاطره هامان ، از این به بعد چیزی به اسم دلهره و اضطراب نیست   دنیا سر جدایی ما شرط بسته است اما دعای شوم کسی مستجاب نیست...   باور کن این خدا که خودش عاشقت کند حتماً زیاد خشک و مقدس مآب نیست   اکنون فرزندم در کنارمان باش تا همه ی شهر پر شود این اتفاق هر چه که باشد سراب نیست در اغوشمان بگیر باور کنیم حضور تو ایندفعه خواب نیست .   ...
8 بهمن 1390

انتظار

انتظار از من بیزار است ومن از انتظار   ازهرکوی که می گذرم ................  نمی دانم تا کی انتظار و باز انتظار خسته ام از هر نگاهی خسته ام از هر نوایی هرلحظه مرا میکاود چیزی یافت نمی کند  درخشش اشک شوقی دیر زمانی است پدیدار نمی شود واگر به او باشد همچنان مرا در انتظار میگذارد جنس هایی از اندوه مرا می بلعد تا زمانی که موعود بیاید کاش موعود من نیز بیاید   و مرا رهایی بخشد از این غم جانگداز کاش بیاید و من در اغوشش گیرم کاش...............  ... ...
8 بهمن 1390

باز هم انتظار

  باز در سکوت محض، آه می کشم تو را                                      بغض های کهنه را، باز می کنم مرور   آه پشت این نقاب سخت  نشسته قلبی از بلور                                         شکسته از هر اه و نگاه کور     ...
8 بهمن 1390